to jugulate a diseas

to d͡ʒʌgjəle͡it ʌ dɪziz


فارسی

1 عمومی:: ناخوشی‌ راباداروی‌ كارگراز پیشرفت‌ بازداشتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code